شعری با لهجه قوچانی (خشم استاد)
|
چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۵۴ ق.ظ |
۰ نظر
دیشب خواب استاد و دیدُم دوباره
دیدُم که لبخندی بر چهره داره
وقتی که نزدیک استاد رسیدُم
تازه فهمیدُم که چی تو سرش داره
نگاش کِردُم، ایجوری کِرد*۱
صداش کِردُم، یجوری کِرد
صدام لرزید، چشام گریون، ایجوری کِرد*۲
استاد فقط بیست پنج صدم، جون حُسینت
ای ترم، ترمِ آخرُمه، جونِ حُسینت
استاد که ای حرف رِ شنید
یهویی از جایش پِرید
یک چَک که تو گوشُم کِشید
حسابِ کار دستُم رِسید
خونِت مگه رنگین تر از الباقیایِ
جونِت مگه عزیزتر از الباقیایِ
از او جایی که مُ تِ رِ خیلی مُخامِت
ترمِ بعدَم هستی پیشُم، جمع کن پِلاسِت
(شاعر: خودم)
پ ن: ۱و۲: حالت اَخم
- ۹۴/۱۰/۰۹